- رخ تافتن
- روی بر تافتن، اعراض کردن
معنی رخ تافتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رو گرداندن، از کسی یا چیزی روی برگردانیدن، کنایه از اعراض کردن، پشت کردن، کنایه از گریختن، فرار کردن
تافتن پیچیدن
رخنه کردن، نفوذ یافتن، پی بردن
نافرمانی کردن سرکشی کردن عصیان ورزیدن
تحمل کردن، روگردانیدن، پیچیدن، تاب دادن، مقابله و برابری کردن
منحرف شدن بنا هنجار رفتن، سر کشی کردن طغیان کردن
سر برتافتن، سر تابیدن، سر برتابیدن، سر پیچیدن، سرپیچی کردن، نافرمانی کردن